شبگرد تنها
من همون شبگرد خسته که جاده همسفرم بود فکر داشتن ستاره همیشه توی سرم بود
منو تاریکی شبها لحظه هارو می شمردیم واسه ی داشتن عشقی روزی صد دفعه می مردیم
یه شب نوری زدو مهتاب منو با تو آشنا کرد قصه ی عشقو و فار و تو خیال خام ما کرد
تو شدی همون ستاره که یه عمر رویای من بود زندگی به من می خندید دیگه دنیا مال من بود
اما یک شب باد وحشی دفتر عشقو و رق زد سایه ی سیاهی او مد روی اسم تو قدم زد
منو عشق شدیم یه دشمن زندگی مثل سراب شد
آشیونه ای که ساختیم توی دست باد خراب شد
نظرات شما عزیزان:
وبت قشنگه خسته نباشی
خوشحال میشم به منم سر بزنی و اگه دوست داشته باشی باهم تبادل لینک کنیم